ذهن مجموعه‌ای است از :

اطلاعات
دانش‌ها
آموزش‌ها
معلومات
خاطرات
گفته‌ها و شنیده‌ها
باورهای اکتسابی
داده‌های خامی هستند که در بایگانی ذهن ما انبار شده‌اند بدون اینکه به اثبات قلبی و شهودی ما رسیده باشند و ما بدون هیچ تامل و پرسشی بی چون و چرا آن اطلاعات خام را بعنوان حقیقت پذیرفته‌ایم.


ما این داده‌ها را چگونه کسب کرده ایم؟
کتابها، جامعه، آموزش و پرورش ، متولیان مذاهب و ادیان، فرهنگ و رسوم، پدر و مادر و انسانها
تلویزیون و رسانه‌ها، انتقال از نسل‌های گذشته، خاطرات گذشته‌ی خودمان،
اتفاقات و رویدادهای گذشته،
شنیده‌ها و گفته‌ها،

آیا ما بر اساس این داده‌های خام ذهن خود زندگی می‌کنیم؟

بله متاسفانه !!!

ما کاملا ناآگاهانه و بصورت پیش‌فرض بر اساس دادهایی زندگی می‌کنیم که در ناخودآگاه خود از گذشته تا امروز تلمبار کرده‌ایم. این داده‌ها بصورت کاملا ناخودآگاه زندگی میشوند. آنها فقط داده‌هایی اکتسابی هستند که هرگز به سنجش درنیامده‌اند و یا مورد شهود باطنی، توسط خود ما قرار نگرفته‌اند. این داده‌های خام هستند که تعاریف ما را از همه چیز مشخص میکنند. به ما میگویند چگونه انتخاب کنیم و چه تصمیماتی بگیریم. دایره‌ی اختیارات‌مان بطور کامل بستگی به همین داده‌های ذهنی دارد و هر اطلاعاتی که با این داده‌ها همخوانی نداشته باشد توسط ذهن ناخودآگاه بلاک و مسدود خواهد شد.

جو وایتلی در کتاب خود Zero Limit's به داستان تست افراد با انتخاب میوه اشاره میکند و می‌گوید افراد در این تست میوه‌ای را انتخاب می‌کنند که عالی بودن و مورد پسند بودن آن از گذشته‌ی دور و حتی کودکی بعنوان یک خاطره‌ی شیرین در پس زمینه‌ی ذهن‌شان حک شده است. این یعنی؛ این شما نیستید که انتخاب میکنید، بلکه در صفر ثانیه، ناخودآگاه شما برایتان تصمیم میگیرد چه میوه‌ای را بردارید.

اینجاست که اهمیت ماجرا مشخص می‌شود. اینکه ما عمری است بر اساس داده‌هایی کار می‌کنیم، زندگی می‌کنیم، علایق‌مان را انتخاب می‌کنیم، باورهایی برمی‌گزینیم و .... که ذهن‌مان به ما اجازه بدهد.

و چون داده‌های ذهن اکتسابی است و یک بایگانی بزرگ از اطلاعات خام است، در واقع ما نیستیم که انتخاب می‌کنیم چگونه زندگی کنیم بلکه همین داده‌های ذهنی حاکم بلامنازع و ارباب ما هستند. تا زمانی که از دایره‌ی ماتریکس ذهن خارج نشویم ، هرگز ما نیستیم که تصمیم میگیریم بلکه ذهن‌مان را زندگی می‌کنیم بدون کم و کاست.

برای شناخت ذهن ، به مطالب بعدی در قسمت خودشناسی مراجعه کنید.

نویسنده: شایان صداقت