تعریف عرفان * عرفان چیست؟
درود بر رهپویان مسیر آگاهی
برای کسانی که عشق در درونشان بیدار میشود ، و اشتیاق در آنها زبانه میکشد اولین چیزی که در آنها پدید میآید اشتیاق وصف ناپذیری است که به آگاه شدن از حقیقت و ماهیت حقیقی خودشان است.
آنها بیاختیار به تکاپو میافتند و در جستجوی معرفت به مسیر عرفان میرسند.
اولین سوال آنهایی که عرفان را پیدا کردهاند این است که عرفان چیست و اساساً دربارهی چه چیز صحبت میکند.
عرفان از واژهی عربی عَرَفَ بمعنای شناخت است که با الف و نون جمع بسته شده است. در واقع وقتی میگوییم "عرفان" در واقع یعنی مجموعهای از شناختها...
مراحل چهارگانهی شناخت در مسیر عرفان :
1.) شناخت خویشتن :
اولین مرحله در عرفان شناخت خویشتن است. در واقع بدون شناخت خود ، هیچ یک از شناختها محقق نخواهد شد. خودشناسی پایهای اصلی و اولین پایهی شناخت است. چگونه ممکن است بدون اینکه ظرفیتها، قابلیتها و محدودیتهای خود را بشناسیم، بتوانیم به آگاهیهای فراتر از خود در عالم معنا دست یابیم؟ اگر تمام راهها و طریقهای عرفانی را دنبال کنید در نهایت به شما خواهند گفت به درون خود سفر کنید و خود را کشف کنید.. از این رو سوال من کیستم؟ اولین مبحث شناختهای عرفانیست.
در آینده در مورد خودشناسی و طریقهای آن بطور جداگانه و مفصل اشاره خواهم کرد...
2.) شناخت خداوند :
حتماً شنیدهاید که میگویند خودشناسی ، خداشناسیست. بله درست است. مرحلهی دوم شناخت خودبخود اتفاق میافتد و تقریبا میشود گفت اقدام خاصی برای نائل شدن به آن لازم نیست زیرا شما هر چقدر مخلوق را بشناسید پی به خالق میبرید . در واقع هرچقدر شما شناخت عمیقتری از خویشتن پیدا میکنید قادر خواهید بود با بصیرتی عمیقتر ابعاد و گستردگی خداوند را دریابید. خداوند خودش را مطابق با سطح شناخت شما از خودتان بر شما عیان میکند. هیچکس نمیتواند فراتر از سطح معرفت خویشتن خویش، خدا را درک کند. بنابراین درک هر انسانی از خدا به اندازهی درک او از خودش است. در حقیقت این خداست که خودش را به اندازهی ظرف وجودی ما بر ما نمایان میکند و تنها کاری که ما باید انجام دهیم شناخت عمیقتر خودمان است. هیچکس فراتر از دایرهی شناخت و ادراک خود نمیتواند مشاهده و ادراک کند و این در مورد خداوند نیز صدق میکند. ما به اندازهی ظرفیت شناختی خود میتوانیم ببینیم و ادراک کنیم. آگاهی ما از خودمان هر چه عمیقتر شود لایههای ادراکی ما سطح گستردهتری از خدا را شناسایی خواهند کرد. آیا میخواهید خدا را بشناسید ؟؟؟ پس خودتان را بشناسید
3.) هستی شناسی (شناخت جهان هستی و قوانین آن)
این مرحله از شناخت با عمیقتر شدن شناخت در دو مرحلهی قبل ، کم کم و به مرور برای ما امکانپذیر خواهد شد. ما با شناخت عمیقتر و نسبی خویشتن و آفرینشگر خویش ، به قوانین و چگوی کارکرد آنها در اطراف خویش و جهانی که در آن زندگی میکنیم پی میبریم. ما متوجه میشویم جهان هستی نه بر اساس قوانین ذهنی ما و نظم ذهنی ما که بر اساس نظمی کائناتی اداره و مدیریت میشود. عدم آگاهی از این قوانین است که برای ما دردسرها و مسائل زیادی بوجود آورده است. ما متوجه میشویم که میتوانیم با شناخت و درک این قوانین به نحو سالمتری با این قوانین هماهنگ شده و همین هماهنگی به ما در رشد و تعالی مادی و معنوی و همچنین سعادت و نیکبختیمان نقش بسیار مهمی دارد.
4.) شناخت انسانها ( دیگرشناسی):
آخرین مرحله و مهمترین و البته دشوارترین مرحله از شناخت شناخت انسانهاست. این مرحله از شناخت پس از طی مراحل شناختی قبلی به مرور حاصل میشود. شاید سوال پیش آید که یعنی شناخت انسانها از شناخت خداوند و قوانین جهان هستی هم سختتر است؟
بله بسیار دشوارتر است زیرا هر انسان یک جهان ناشناخته است یک کتاب که هرگز خوانده نشده و شما حتی زبان آن کتاب را نمیدانید و ابتدا باید زبان نگارش آن را بیاموزید. انسانها صددرصد با ما در تضاد هستند در علایق، در باورها و عقاید ، در سبک زندگی ، در جهان بینی و بینهایت مورد دیگر... به همین دلیل اکثرا با دیگران به تضاد میخوریم و همین تضادها نمیگذارد آنها را آنطور که هستند بشناسیم.
آیا لازمست دیگران را بشناسیم؟ مسیر عرفان هم یک مسیر فردی و شخصی است و هم یک مسیر جمعی ما جدا از دیگران نیستیم و در بین آنها زندگی میکنیم نمیتوانیم در غار و جدا از انسانها و به تنهایی به بیداری و شناخت برسیم. که حتی اگر برسیم هم پرهیزگار بودن در انزوا و بدور از همگان فضیلتی محسوب نمیشود.
میتوان گفت با افزایش سطح بیداری و آگاهی این مرحله هم به مرور و بدون هیچ عمل خاصی از طرف ما اتفاق میافتد. ما آهسته و آرام متوجه میشویم میتوانیم درون آدمها را ببینیم گاهی متوجهی افکار و نیات آنها میز میشویم بدون اینکه خودمان دنبالش باشیم انگار که قادریم زوایای پنهان افراد را ببینیم. این شاید بنظر غیرممکن بیاید اما این مرحله با عمیقتر شدن شناخت اتفاق میافتد. آنگاه که خود را میشناسید انگاه که خدا را مکاشفه میکنید و آنگاه که قوانین حاکم بر جهان را میشناسید و با آنها هماهنگ میشوید و در یک راستا قرار میگیرید. ناگهان میبینید قابلیتهایی دارید که قبلا نداشتید.
و این است ظرفیت نامحدود عرفان
دست یافتن به ابعاد پنهان همه چیز و همه کس ...
ما بعنوان یک روح ظرفیت و قابلیت تبدیل شدن به چیزی فراتر از قوهی تصور و تخیل را دارا هستیم. اما باید بخاطر داشته باشیم تمام این موهبتها و بینهایت موهبت دیگر خودبخود و بدون اینکه خود در جستجوی آنها باشیم پس از طی طریق در وادی شناختها به ما عطا خواهد شد و ما دفعتاً متوجه میشویم که قابلیتهایی ماورائی و دور از ذهن داریم. بدون آنکه بدنبالش باشیم و یا در تلاش برای بدست آوردن آن موهبتها.
توصیه اکید این است که هرگز بدنبال قدرتهای ماورائی نباشید زیرا مسیر ما مسیر کمال است نه قدرت و نه جادوگری
ما فقط به مسیر خود در وادی شناخت ادامه میدهیم و میدانیم هر چه نیاز باشد به ما عطا خواهد شد در وقت خودش و بمنظوری خاص... که البته منظور آن نیز بر ما آشکار خواهد شد.
شایان صداقت
متشکرم ...
با درود و سلام به تمام رهپویان و رهروان مسیر عشق و رهایی